اين جا کردستان است
مهين شکرالله پور
مهين شکرالله پور
بسيار دردناک آن وقت که زنی مظلوم در سرزمينم به رسم اعتراض و طغيان در برابر نابرابري، ظلم و اجحافی که سيستم مردسالاری با کج انديشی ها و کج روی های معمولش بر او روا می دارد، درمانده و عاجزانه بدن نحيفش را به شعله ی بيرحم آتش می سپارد، ناله و ضجه های جگرسوز و جانکاه دختری رنج کشيده درکنج خانه ای در گوشه ای ازاين ديار ، چند صباحی پس از به آتش کشيدن بدن نحيف و ضعيفش، مچاله شده، در کنج عزلت خود مرگ را به انتظار می نشيند،چه دهشتناک است تصوير زنی بی گناه که به سبب جبر فرهنگ و سنت يگانه راه اثبات معصوميتش را در خودسوزی جستجو می کند. اينجا کردستان است، در کردستان که خودسوزی عاقبتی دردناک و تلخ برای زنان و دخترانی است که به دنبال سالها صبر و انتظار در سياهی و تاريکي، به قصد گريز از واقعيت های ملموس و دردآور زندگي، خودکشی را برگزيده به پيشوازش می شتابند. کردستان با داشتن نرخ بالای خودکشی در افراطی ترين وجه ممکن يعنی خودسوزی چند ساليست با معضلی مهم و چالشی عميق دست به گريبان است، بيماری خطرناکی که رفته رفته خود را به مانند هشت پای زشت به جامعه ی کردی می نماياند وکسی پاسخگوی آن نيست .
در اين ميان شايع ترين شيوه برای پايان دادن به زندگی زنان در کردستان خودسوزی است با ميانگين سنی15تا30ساله
خودسوزی در کردستان به شيوه ای زجرآور ديده ميشود . از ايلامی که بيشترين درصد خودسوزی در ايران تا اقليم کردستانی که به گفته ی وزير حقوق بشرش تقريباً هر روز زنی مغبون چنين دامی می شود. ابعاد فاجعه به قدری است که قابل سرپوش گذاشتن نيست و نگرانی های ناشی از آن در رسانه های جهانی بازتابهايی انعکاس يافته به طوريکه گزارش هايی تکان دهنده در اين زمينه منتشر می شوند.
خوسوزی را بايد در فقر فرهنگي، کم بودن سطح سواد، مهاجرت ، جمعيت زياد و ساختار نامناسب آن، فقر اقتصادي، محدوديت اجتماعي، آداب و رسوم و باورهای غلط دانست.
مهمترين عامل اين خودسوزيها فقر فرهنگی جامعه مردسالاری که زن را به مثابه ی کالايی می بيند که مالکيتش در دستان مرد است و هيچگاه موجودی برابر با مرد که می تواند نقشی در ساخت جامعه اش داشته باشد قبول کند. در هزاره سوم بشر به پيشرفت های غيرقابل باوری در عرصه ی تکنولوژی دست يافته و دستاورد اجتماعی ناشی از اين پيشرفت، توسعه ی شهرنشينی به مفهوم مدرن آن است که هر فردی را با معيار انسان بودنش می سنجند و بس متأسفانه مدل جوامع فئودالی و مردسالار با ارائه ی مالکيت های سطحی آن دوران هنوز در بسياری از مناطق کردستان به چشم می آيد.
برای مبارزه با اين مشکل حاد نيازی مبرم به تزريق آگاهی در ميان لايه های زيرين خود دارد که سطح انديشه و تفکر به جايی رسد که بتواند زن را به مثابه ی موجودی همسان با مرد نگرد، حق و حقوقی متساوی را به طرزی قانونی به وی اعطا نمايد تا در نهايت زن نيز بتواند با شرکت سازنده تر در فعاليت های اجتماعی در صورت مواجهه با مشکلاتی عاطفی و روحی عاقلانه تصميم بگيرد زيرا که در حقيقت خودکشی مرگ يک انسان نيست بلکه مرگ دردناک يک زندگی است.
نويسنده: مهين شکرالله پور
21 شهریور 1390 صفحه روشنگری 13:54در اين ميان شايع ترين شيوه برای پايان دادن به زندگی زنان در کردستان خودسوزی است با ميانگين سنی15تا30ساله
خودسوزی در کردستان به شيوه ای زجرآور ديده ميشود . از ايلامی که بيشترين درصد خودسوزی در ايران تا اقليم کردستانی که به گفته ی وزير حقوق بشرش تقريباً هر روز زنی مغبون چنين دامی می شود. ابعاد فاجعه به قدری است که قابل سرپوش گذاشتن نيست و نگرانی های ناشی از آن در رسانه های جهانی بازتابهايی انعکاس يافته به طوريکه گزارش هايی تکان دهنده در اين زمينه منتشر می شوند.
خوسوزی را بايد در فقر فرهنگي، کم بودن سطح سواد، مهاجرت ، جمعيت زياد و ساختار نامناسب آن، فقر اقتصادي، محدوديت اجتماعي، آداب و رسوم و باورهای غلط دانست.
مهمترين عامل اين خودسوزيها فقر فرهنگی جامعه مردسالاری که زن را به مثابه ی کالايی می بيند که مالکيتش در دستان مرد است و هيچگاه موجودی برابر با مرد که می تواند نقشی در ساخت جامعه اش داشته باشد قبول کند. در هزاره سوم بشر به پيشرفت های غيرقابل باوری در عرصه ی تکنولوژی دست يافته و دستاورد اجتماعی ناشی از اين پيشرفت، توسعه ی شهرنشينی به مفهوم مدرن آن است که هر فردی را با معيار انسان بودنش می سنجند و بس متأسفانه مدل جوامع فئودالی و مردسالار با ارائه ی مالکيت های سطحی آن دوران هنوز در بسياری از مناطق کردستان به چشم می آيد.
برای مبارزه با اين مشکل حاد نيازی مبرم به تزريق آگاهی در ميان لايه های زيرين خود دارد که سطح انديشه و تفکر به جايی رسد که بتواند زن را به مثابه ی موجودی همسان با مرد نگرد، حق و حقوقی متساوی را به طرزی قانونی به وی اعطا نمايد تا در نهايت زن نيز بتواند با شرکت سازنده تر در فعاليت های اجتماعی در صورت مواجهه با مشکلاتی عاطفی و روحی عاقلانه تصميم بگيرد زيرا که در حقيقت خودکشی مرگ يک انسان نيست بلکه مرگ دردناک يک زندگی است.
نويسنده: مهين شکرالله پور